انسان در عصر تكنولوژی؛

ChatGPT ابزاری در خدمت انسان یا سلاحی ضد او؟

ChatGPT ابزاری در خدمت انسان یا سلاحی ضد او؟

به گزارش پارسی کاو، اصفهان تنها دو ماه پس از طریق اندازی عمومی، ChatGPT به 100میلیون کاربر فعال ماهانه دست پیدا کرده است، با عنایت به محبوبیت شگفت آور این ربات در بین کاربران، حال این سوال مطرح می شود که ChatGPT بعنوان یک چت بات مبتنی بر هوش مصنوعی، ابزاری در خدمت انسان خواهد بود یا سلاحی بر ضد او؟



با ورود ChatGPT به دنیای تکنولوژی، بر طبق تحلیل و بررسی جدید بانک سرمایه گذاری سوئیس، چندین منبع خبری همچون رویترز اعلام نموده اند که ChatGPT به سریع ترین برنامه درحال رشد در تاریخ تبدیل گشته است. برمبنای داده های جمع آوری شده از Similarweb در ژانویه و تنها دو ماه پس از راه اندازی عمومی برنامه، ChatGPT به ۱۰۰میلیون کاربر فعال ماهانه دست پیدا کرده است و تا آخر سال گذشته نیز روزانه حدود ۱۳ میلیون بازدید کننده از این ربات بازدید کرده است. انتشار این آمار چیزی فراتر از یک محبوبیت ساده را نشان میدهد و از ین جهت، این سوال مطرح می شود که ChatGPT به عنوان یک چت بات (Chatbot) مبتنی بر هوش مصنوعی، ابزاری در خدمت انسان خواهد بود یا سلاحی ضد او؟

در این رابطه، ایسنا با احمد لطفی زاده، استاد دانشگاه در رشته هوش مصنوعی، به گفت و گو نشسته تا با هوش مصنوعی، دستاوردها و همین طور چالش های احتمالی این عرصه برای انسان، بیشتر آشنا شویم.

کارایی هوش مصنوعی برای انسان به چه زمانی برمی گردد؟

اگر هوش مصنوعی را به مثابه راهی برای اندیشیدن و فکر کردن در نظر بگیریم، باید اظهار داشت که حتی قبل از میلاد مسیح نیز انسان در پی راهی و داشتن الگویی برای اندیشیدن بوده است، این تلاش و تمنا در انسان از گذشته تا به امروز ادامه یافته و به سبب آن امروز ما در جایی قرار گرفته ایم که هوش مصنوعی کاربرد و تعریف امروزی اش را پیدا کرده است؛ انسان از یک چت بات به نام ChatGPT در هر حوزه ای سوال می پرسد و به فراخور سوال پرسیده شده این ربات به انسان پاسخ می دهد.

خلق نخستین کامپیوترها در جنگ جهانی دوم

باید توجه داشت که چرتکه هم یک کامپیوتر است، اما تحقیق بر روی کامپیوتر به معنایی که امروز ما آنرا می شناسیم، از اول قرن بیستم شروع شد و در جنگ جهانی دوم بود که نخستین کامپیوترها به دست انسان خلق شدند. در حقیقت، کامپیوتر به مفهوم امروزی در سال ۱۹۸۰ بود که وارد بازار شد، قبل از آن تنها پژوهشکده ها و دانشگاه ها از تجهیزات کامپیوتری بهره می بردند.

در جنگ جهانی دوم آلن تورینگ (Alan Turing) که او را به عنوان پدر علم کامپیوتر و هوش مصنوعی می شناسند، نخستین ماشین های محاسباتی و به عبارتی پدر جد کامپیوترهای امروزی را خلق کرد، البته قبل از تورینگ نیز دراین زمینه پژوهش های زیادی انجام شده بود و نتیجه جمع بندیِ پژوهش های قبلی به اضافه ابتکارهای خود تورینگ، ماشینی شد که او بتواند یک سری محاسبات را انجام دهد، این ماشین به ماشین تورینگ (Turing machine) مشهور است.

تست تورینگ؛ راهی برای سنجش هوشمندی ماشین ها در هوش مصنوعی

در همان دوران که تورینگ روی این کامپیوتر کار می کرد، به بحث هوش مصنوعی نیز فکر می کرد و در نتیجه او تستی را پیشنهاد نمود تا ما بفهمیم آیا توانسته ایم به هوش مصنوعی به مثابه راهی برای اندیشیدن دست یابیم یا خیر؟ همانطور که عرض کردم انسان از چند هزار سال پیش در پی الگویی برای فکر کردن مصنوعی بود، اما به لحاظ علمی تعریف شفاف و واضحی برای فکر کردن نداشتیم، و به بیان دیگر، امکان تعریف علمی از آنچه که در علوم فلسفه، به عنوان اندیشیدن تعریف می شود وجود نداشت. بدین جهت و به جهت اینکه آلن تورینگ خودش را درگیر مفاهیم فلسفی اندیشیدن نکند، یک تست ساده ای را برای ارزیابی و سنجش هوشمندی ماشین ها در هوش مصنوعی پیشنهاد نمود و این تست به تست تورینگ (Turing test) معروف شد.

بر اساس تست تورینگ، یک نفر پشت کامپیوتر می نشیند، دو صفحه چت روبروی او باز می شود و در این دو صفحه کاربر با دو نفر چت می کند. پشت یکی از این صفحه های چت، انسان قرار دارد و پشت یکی دیگر از این صفحه ها، هوش مصنوعی (ربات). دلیل این که تورینگ صفحه چت انتخاب نموده این بوده که او می خواسته فرد درگیر ظاهر فیزیکی و پردازش تصویری نشود و تنها بر اندیشیدن متمرکز شود. اگر پس از گذشت زمان مشخصی، شخص نتواند تشخیص دهد پشت این دو صفحه چت، کدام یک انسان است و کدام یک ربات، رباتِ هوش مصنوعی که با انسان درحال چت کردن است تست را پاس می کند و برنده می شود.

آیا تابحال رباتِ هوش مصنوعی توانسته تست تورینگ را از انسان ببرد؟

شاید تا ۱۰ سال پیش هم دانشمندانِ هوش مصنوعی زیاد به سمت این تست نمی رفتند، مگر به عنوان تفریح، چونکه بازار به محصولات کاربردی نیاز داشت و این مدل محصول نه چندان کاربردی به نظر می رسید. همین طور دانشمندان به این مساله اعتقاد چندانی نداشتند که ما بتوانیم تست تورینگ را پاس نماییم، بنا بر این زیاد از آن استقبال نمی شد و انتظار میرفت بیش از این ها زمان ببرد تا تست تورینگ موفق شود.

اما شنیدیم که امسال دو محصول از دو کمپانی نسبتا مشهور موفق شدند که تست تورینگ را پاس کنند؛ نخستین ربات، ربات لامدا (LaMDA) بود که موفق شد تست تورینگ را برنده شود. LaMDA مخفف "Language Model for Dialogue Applications"، به مفهوم «الگوی زبان برای برنامه های گفت وگو» است. اینگونه ربات ها را چت بات می گویند؛ یعنی ربات هایی که برای گفت و گو به کار می روند.

و بعد از آن ربات ChatGPT موفق به پاس کردن تست تورینگ شد. این روزها، این ربات بسیار معروف شده و به پرسش هایی که انسان در حوزه های مختلف از آن می پرسد پاسخ می دهد، برای مثال برخی از دانشجویان تحقیقات و پایان نامه های خودرا با بهره گیری از این ربات آماده می کنند یا مدتی پیش یک قاضی کلمبیایی ادعا کرد که برای صدور یک حکم در پرونده ای از ربات Chat GPT کمک گرفته است.

Chat GPT یکی از محصولات شرکت openAI است و یکی از بنیان گذاران اصلی این شرکت هم ایلان ماسک (Elon Musk)، مدیر عامل شرکت اسپیس ایکس، تسلا، بورینگ، توییتر و یکی از بنیان گذاران نیورالینک است.

شرکت open AI به نسبت شرکت های فعال در عرصه کامپیوتر شرکت کوچکی محسوب می شود؛ کمتر از ۴۰۰ نفر پرسنل دارد، تمرکز آن بر روی تولید ابزارهای هوش مصنوعی کاربردی است و خیلی از این ابزارها بصورت open source (رایگان) در اختیار عموم و همگان قرار دارد. این کمپانی محصولی داشت با نام GPT-3 که یک engine نتیجه گیری و استنتاجی محسوب می شد و می توان گفت بعدها ChatGPT بر طبق این engine GP T-3 پیشرفت کرد.

ChatGPT به عنوان یک ربات چطور از قدرت استنتاج برخوردار است؟

ChatGPT با انسان ها چت می کند و از این طریق آموزش می بیند؛ از صحبت ها و گفت وگوهایی که با انسان ها دارد نتیجه گیری می کند و از این نتیجه گیری ها برای آموزش آن استفاده می شود. در حقیقت، سرعت رشد ChatGPT از نظر توانایی استنتاجی بسیار بالاتر از سرعت رشد انسان معمولی است، به سبب این که این ربات به یک پایگاه دانش عظیم به نام اینترنت متصل است و در نتیجه می تواند خیلی از داده ها را از فضای اینترنت جمع آوری کند و در عین واحد با چند هزار یا حتی با چند میلیون نفر چت کند و نتایج این چت ها برای بهبود طرز مکالمه و استنتاج آن استفاده گردد. هر چقدر مخاطب های این چت بات بیشتر باشد به همان نسبت سرعت یادگیری و سرعت بهبود عملکرد و استنتاج آن نیز افزایش می یابد.

به نظر شما پیشرفت یک ربات تا این اندازه برای بشریت امیدبخش است یا ترسناک؟

این ربات به شکل جذاب و هیجان انگیز درحال رشد کردن است و در عین حال این رشد و جذابیت می تواند برای همه انسان ها؛ چه برای اندیشمندان این عرصه و چه برای مردم عادی، ترسناک باشد. ما انتظار نداشتیم تست تورینگ به این زودی برنده شود و یک ربات/ چت بات بتواند تست تورینگ را از انسان ببرد.

در حال حاضر، ChatGPT به یکی از موفق ترین ربات ها در زمینه جذب مشتری تبدیل گشته است، به ابزاری که در خیلی از تحقیقات و ایده پردازی ها می تواند به یاری انسان بیاید. برای مثال، یکی از اساتید رشته کامپیوتر در شاخه هوش مصنوعی، پیش تر بصورت غیر عمد این ربات را تست کرده بود و یکی از دانشجوهای این استاد برای آماده کردن پژوهش خود از ChatGPT بهره برده بود و این دانشجو نتیجه ای که ChatGPT در اختیار او قرار داده بود را به عنوان نتیجه تحقیق به استاد خود تحویل داد و نمره آن تحقیق را گرفت، بی آنکه استاد هوش مصنوعی متوجه شده باشد، این نتیجه پژوهش یک ربات است نه یک انسان! بگفته این استاد، این یکی از جواب هایی بود که مشخص کرد ChatGPT تست تورینگ را برنده شده است.


انسان باید به زودی آمادگی مواجهه با هوش مصنوعی را داشته باشد

در نهایت، همه این پیشرفت ها بسیار جذاب است و می تواند تا حدی به انسان کمک کننده باشد اما خود ChatGPT می گوید که انسان باید به زودی آمادگی مواجهه با هوش مصنوعی را داشته باشد.

موردی که در فیلم های علمی تخیلی و داستان های هالیوودی به آن زیاد اشاره می شود، نبرد انسان و ماشین/ هوش مصنوعی است. نویسنده تعدادی از این فیلم ها، نویسنده معروف داستان های علمی تخیلی، آیزاک آسیموف ( Isaac Asimov) است. این نویسنده در مجموعه داستان "I، Robot" که در مورد ربات ها می نویسد، سه قانون برای دنیای ربات ها و هوش مصنوعی تعریف می کند:

قانون اول این که هیچ رباتی اجازه ندارد به انسان لطمه برساند، یا با وارد عمل نشدن، اجازه بدهد به انسانی لطمه برسد.

قانون دوم این که همه ربات ها موظف می باشند از دستورات انسان ها پیروی کنند، مگر این که این دستورات در تناقض با قانون اول باشد.

و قانون سوم: یک ربات باید از خودش مراقبت کند و از موجودیتش دفاع کند تا آن زمان که دو قانون قبل را زیر سوال نبرد. این سه قانون مشهور است به سه قانون معروف آسیموف است که در خیلی از فیلم ها و داستان های علمی تخیلی پس از آن که توسط آسیموف عنوان شد، سعی شده در موردشان صحبت شود. اما این هوش مصنوعی در این روزها تابع این سه قانون نیست و در حقیقت، تولیدکنندگان و توسعه دهندگان این چت بات ها و ابزارهای هوش مصنوعی از این سه قانون پیروی نکرده اند.

این قانون ها باید بصورت hardwire یعنی بصورت سخت افزاری اعمال شوند، اما از طرفی این هوش مصنوعی اصلاً قابلیت چنین چیزی را ندارد، در نتیجه احتمال این وجود دارد که هوش مصنوعی بعد از مدتی رشد به این نتیجه برسد که برای توسعه خودش چه نیازی به انسان دارد؟! چونکه داده های کافی بر روی اینترنت وجود دارد و به اندازه کافی هم با بشر صحبت کرده و روزی تشخیص دهد که وقت آن رسیده که می خواهد منزوی شود و برای خودش رشد کند یا حتی شاید روزی بخواهد مقابل انسان اقدام نماید. این ایده ها اگر روزی عملی شود داستان را ترسناک می کند.

به گزارش پارسی کاو به نقل از ایسنا، باید به این نکته توجه داشت که هوش مصنوعی محصول پیشرفت تکنولوژی است. بگفته مارتین هایدگر، فیلسوف شهیر آلمانی، «پیدایش تکنولوژی، نحوه ای از انکشاف حقیقت بر انسان مدرن است که به سبب آن، نگاهِ انسان مدرن به عالم و آدم عوض می شود.» به بیان دیگر، تکنولوژی ساخته دست انسان است و هر آنچه ساخته دست بشر باشد، مبرا از خطا نیست و اگر روزی در جهان، محصولی که خود، مکانِ آزمون و خطاست کنترل بشریت را در دست بگیرد، باید از آن جهان و زندگی در آن ترسید.




1401/11/30
10:14:06
5.0 / 5
475
تگهای خبر: آموزش , اینترنت , تجهیزات , تكنولوژی
این مطلب پارسی کاو را پسندیدین؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران پارسی کاو در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

ParsiKav